
بگذار اگر اینبار سر از خاک برآرم
بر شانه ی تنهایی خود سر بگذارم
از حاصل عمر به هدر رفته ام ای دوست
ناراضی ام، امّا گله ای از تو ندارم
بگذار اگر اینبار سر از خاک برآرم
بر شانه ی تنهایی خود سر بگذارم
از حاصل عمر به هدر رفته ام ای دوست
ناراضی ام، امّا گله ای از تو ندارم
تو کجایی؟
شده ام باز هوایی
چه شود جمعه ی این هفته بیایی؟
به جمالت....به جلالت....دل مارا بربایی...
...
مهربان در باطن و ظاهر
عشق ورز در خلوت
مهربان در خلوت و جمع
عفیفه در جمع
...
یک شبی مجنون نمـــــازش را شکست
بی وضـــــــــــــو در کوچه لیلا نشست
عشق آن شب مست مستش کرده بود
فارغ از جام الستش کـــــــــــــــــرده بود
گفت یا رب از چه خوارم کــــــــــــرده ای
بـــــــــــــــــر صلیب عشق دارم کرده ای
من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنو الیه و جعل بینکم موده و رحمه ان فی ذلک لآیات لقوم یتفکرون
لتسکنو الیه تفسیر دارد ...
تا او نباشد تفسیر نمی شود ...
تا تو نباشی تفسیر نمی شود ...
لختی بخند خنده گــل زیباست
پیشانیت تنفس یک صبـــح
است
صبحی که انتهای شب
یلـداست